سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابراهــــــیم معـــــنوی

طرح سیا برای براندازی تشیع

طرح سیا برای براندازی تشیع

 در آمریکا کتابی به نام «A Plan to Devide and Desolate Theology» چاپ شده است که در آن مصاحبه ی مفصلی از دکتر مایکل برانت معاون ارشد رئیس سابق سیا Bob Wood Words و عضو مهم بخش شیعه شناسی سازمان سیا منتشر شده است. وی در این مصاحبه اسرار از تکان دهنده ای پرده برداشته است و در جریان اتهام کارکنان سیا به فساد مالی بطور ناخودآگاه اعتراف کرده است در این سازمان مبلغ 900 میلیون دلار برای سازمان دهی مبارزه با تشیع اختصاص یافته بوده است. گفتتنی است که دکتر مایکل برانتن مدتی طولانی در بخش مذکور فعالیت داشته ، ولی چندی پیش به خاطر فساد مالی از کار برکنار شده است و او نیز از باب انتقام جویی خیلی از اسرار محرمانه را برملا کرده است.

مصاحبه ی وی به طور بسیار خلاصه چنین است:

انقلاب 1979 ایران ضربه های اساسی به سیاست ما در حاکمیت در کشورهای اسلامی وارد ساخت. پس از ناکامی ما در چند سال اول انقلاب برای کنترل آن و رشد روزافزون بیداری اسلامی و گسترش دامنه ی نفرت علیه غرب و ظهور اثرات جوش و خروش انقلابی در شیعیان کشورهای مختلف بالاخص لبنان، عراق، کویت، بحرین و پاکستان، مقامات بلند پایه ی سیا دور هم جمع شدند. در این جلسات نماینده ی سرویس مخفی مشهور انگلیس Mix نیز شرکت می نمود؛ زیرا انگلیس تجربه ی وسیعی در مطالعه روی کشورها را دارد.

در این گردهمایی ها نتیجه گیری شد که انقلاب ایران فقط نتیجه ی طبیعی سیاست های شاه نبوده است، بلکه در باطن عوامل و حقایق دیگری نیز وجود دارد که محکم ترین آن عوامل ، یکی رهبری سیاسی توسط مرجعیت دینی شیعی و دیگری شهادت حسین نوه ی پیامبر اسلام (ص) در 1400 سال پیش است. حادثه ای که قرن هاست شیعه به یاد آن با غم و اندوه بی نهایت عزاداری می کند. این دو محور است که شیعه را از سایر مسلمانان فعال تر و متحرک تر می سازد. در همین گردهمایی تصویب شد که برای مطالعه ی اسلام شیعی و برای برنامه‌ریزی و کار روی این پروژه یک شعبه ی جداگانه و مستقلی تاسیس شود و نخستین بودجه چهل میلیون دلاری برای آن اختصاص یابد. سپس دکتر مایکل برانت مراحل پروژه را چنین بیان می کند:

1- جمع آوری اطلاعات
2- اهداف کوتاه مدت با تبلیغات علیع شیعه و راه اندازی آشوب های بزرگتر شیعه و سنی، بدین معنی که باید آنها را با اکثریت سنی درگیر کرد تا توجه شان از آمریکا منحرف گردد.
3- اهداف دراز مدت، پایان کار تشیع با عمل براساس اهداف دراز مدت.
4- طبق نقشه در فاز اول محققینی به تمام جهان شیعه اعزام شدند. به عنوان مثال دکتر ساموئیل در پاکستان روز عزاداری های کراچی تحقیق می کرد و مدرک دکترای خود را در همین زمینه اخذ کرد. یک خانم ژاپنی به ننام نکومه هم در کویته ی بلوچستان، بر قوم هزاره و شیعه ی آن دیار تحقیق می کرد و رساله ی دکترای خو را در همین زمینه ارائه نمود. دکتر برانت می گوید: بعد از تحقیقات میدانی و جمع آوری اطلاعات در مورد شیعیان همه ی کشورها، نتایج زیر بدست آمد:

1. مرجعیت:
مراجع شیعه سرچشمه ی اصلی قدرت این مذهب اند. اینان همیشه با تاکید ب اصول شیعه، به شدت از آن محافظت و صیانت می کنند. اینان در تاریخ طولانی تشیع، هیچ وقت با حاکم غیر اسلامی بیعت نکردند و با وی دست دوستی ندادندن. به علت فتوای یک مرجع وقت یعنی آیت الله شیرازی، انگلیس نتوانست داخل ایران شود. بزرگترین مرکز علمی شیعه در عراق بود و چون صدام حسین علی رغم به کارگیری تمام توان خود و سعی و کوشش فراوان نتوانست آن را بخرد و مجبور به بستن آن شد.

این در حالی است که مراکز دیگر علمی در جهان همیشه با حکام وقت همراهی کرده اند. ببینید جایی مثل قم در مرکز ایران، تخت ظلم شاهنشاهی را برچید و اکنون نیز پنجه در پنجه ی آمریکا ی ابر قدرت، زورآزمایی می کند. در لبنان نهضت آیت الله موسی صدر، ارتش های انگلیس ، فرانسه، و اسرائیل را مجبور به فرار کرد. امروز نیز حزب الله لبنان بزرگترین مزاحم اسرائیل در طول تاریخ تاسیس آن دولت به شمار می رود. ما از همه ی این مطالعات به این نتیجه می رسیدیم که رو در رویی مستقیم با شیعه زیانبار و امکان پیروزی در آن بسیار کم است. بنابراین باید به کارهای پشت پرده ای روی آورد و به جای اصل قدیمی انگلیسی ها « تفرقه بینداز و حکومت کن» اصل دیگری تحت عنوان « تفرقه بینداز و نابود کن» را پیش گرفت.

بنابراین باید افرادی که با شیعه اختلاف اعتقادی دارند را بطور منظم و مستحکم علیه شیعه سازمان دهی کرد. باید شایعه ی کافر بودن برانگیز نوشت. باید افراد کم سواد و بی سواد را جمع کرد و آنها تقویت نمود تا وقتی تعداد آنها ( که ستون پنجم ما هستند) به مقدار مناسب رسید، علیه شیعه جهاد مسلحانه آغاز شود. باید چهره ی تشیع، منسوخ شود تا نزد عوام غیر مقبول باشند و در میان عامه مورد نفرت قرار گیرند.

2. عاشورا و عزاداری:
در میان شیعه مراسم عزاداری مرسوم است. آنها به یاد واقعه ی کربلا جمع می شوند و یک نفر سخنرانی و واقعه ی کربلا را بیان می کند و مستمعین هم گوش می کنند. بعد از آن طبقه ی جوان، سینه زنی و عزاداری می کنند. این سخنران و این مستمعین برای ما اهمیت زیادی برخوردار هستند؛ زیرا از همین عزاداری و مجالس است که درمیان شیعه جوش و خروش ، آزادی خواهی و جنگ با باطل به خاطر حق، به وجود می آید. ما به خاطر همین، ده ها میلیون دلار از بودجه ویژه را برای در دست گرفتن سخنرانان و مستمعین اختصاص داده ایم. و این کار چنین تحقق می پذیرد که ابتدا دنبال افرادی از شیعه که پول پرست و دارای عقاید سست و در عین حال دارای شهرت و قدرت تاثیر و نفوذ باشند، می رویم تا به واسطه ی آنهادر عزاداری ها نفوذ پیدا کنیم.

3. برنامه های دقیق و مخرب:
ما از این افراد اهداف زیر را پیگیری می کنیم.

به وجود آوردن و یا سرپرستی مداحانی که معرفت عقاید شیعه را ندارند.
شناسایی و کمک مالی به افرادی از شیعه که بتوانند توسط نوشتارهای خود، عقاید و مراکز علمی شیعه را هدف قرار دهند؛ بنیانهای تشیع را منهدم کرده و آن را اختراع مراجع شیعه وانمود کنند.
اضافه و یا حفظ نمودن رسوماتی در عزاداری که با عقاید شیعه منافات داشته باشد.
عزاداری ها به گونه ای معرفی و مطرح شود که عموم جامعه احساس کنند تشیع، گروهی جاهل و توهم پرست است که در محرم برای انسانهای عادی مزاحمت به وجود می آوند. برای تشریح این جور برنامه ها لازم است پول هنگفتی خرج شود و مداحان خوب تشویق شوند.


و این گونه تشیع که یک مذهب دارای قوت منطقی است تبدیل به مذهبی درویشی محض می شود و از درون، پوک و خالی می گردد و در ذهن عوام الناس نفرت و در خود شیعه افتراق و پراکندگی گسترش می یابد. آنگاه و در نهایت باید توسط نیروهای جهادی بر آنها تیر خلاص زد و نابودشان کرد.

تحقیق و جمع آوری مطالب فراوانی علیه مرجعیت و نشر اشاعه ی آنها توسط نویسنده های پول پرست و بی نام. در این باره باید پول خوبی خرج شود و در میان مداحان و عوام شیعه مواد زیر زمینی پخش و منتشر گردد تا شیعیان دچار آشفتگی و چند دستگی شوند. و با این برنامه ها پیش بینی می شود که در مرحله ی نهایی، صدای اعتراض خود شیعه ها علیه مرجعیت بلند شود تا آنجا که در سال 2010 میلادی دیگر مرجعیت یا به عبارت دیگر مرکزیت اقتدار شیعه که تا کنون سد اصلی جلوی دولتمردان ما بوده اند به وسیله ی خود شیعیان پایان یابد.