سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابراهــــــیم معـــــنوی

آزمایشگاه لید

اموزش , لید ,     نظر
 
درسنامه - این بسته آموزشی به بررسی اصول و قواعد لید نویسی، انواع لید و عناصر تشکیل دهنده آن می‌پردازد.


برای ورود به درسنامه اینجا را کلیک کنید.

لید یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر فرآورده خبری است که در کوتاه‌ترین شکل ممکن، اصل و فشرده محتوا را به مخاطب منتقل می‌کند. تنوع کمی و کیفی فرآوده‌های خبری باعث تقسیم‌بندی لید به انواع مختلفی شده که در این بسته آموزشی آنلاین، شماری از آنها مورد اشاره قرار گرفته‌اند. کاربران این بسته آموزشی می‌توانند ضمن مرور تعاریف فنی انواع لید، کاربرد لید را در مثال‌های مختلفی از گزارش‌های منتشر شده در نشریات معتبر دنیا تجزیه و تحلیل کنند. یادآور می‌شود برای استفاده از این بسته آموزشی، نرم افزار  Macromedia Flash Player 8 مورد نیاز است.

 فلش دریافت نرم افزار فلشمنبع وب سایت  مرکز اموزشی موسسه همشهری


حنا دختری در مزرعه

یاد حنا بخیر تو روزهای کودکی سرگرمی ما همین حنا خانم ،اقای پسر شجاع، جناب دکتر ارنست،بچه های کوه الپ،دختر مهربون،انی شرلی،دوقلوهای افسانه ای،دختری به نام نل،هاکلبری فین،سنباد و علی بابا،انگوری،دیگه اخریش فوتبالیستها بود.حالا که فکرش و می کنم می بینم حنا چه دختر خوبی بود ،بالاخره نفهمیدم پسر شجاع اخرش با شیپورچی چکار کرد .حالا حنا بزرگ شده ازدواج کرد حتما بچه دار هم شده حتما صاحب یک مزرعه بزرگ شده .تعداد زیادی گاو داره و هر روز اونا رو به چراگاه می بره کی می دونه شاید همین شیر و ماست الان ما از مزرعه حنا خانم باشه  بخاطر همین خوش مزه است.اگر بدونم کجاست حتما به دیدنش میرم اما افسوس که نمی دونم حالا کجاست. دوستدار تو یک بچه به نام  ابراهیم.


استاد ناظمی

استاد ,     نظر

از اول مهر ماه بود که مجری قدیمی تلویزیون برای من شد استاد،قبلا تصویر ایشان را بارها دیده و شنیده بودم ولی پخش زنده اونم با کیفیت عالی چیز دیگریست،که خدا را شکر از این بابت خوشحالم ،هر چند تصویر و صدای ایشان را قبلا دیده بودم اما فقط درحد یک مجری تلویزیون بود،بعد از گذشت یک ماه از شروع کلاس ها بود که به دوستان دانشگاه گفتم که ایشان باعث شدند تا تصویر بهتری از صدا وسیما در ذهنم تداعی شود .بر خلاف تصور بعضی عامل تاثیر گذاری ایشان شهرت نیست و نبود ،انصافا انسانی خوش اخلاق،بسیار پر نظم ،توانا در شیوه ارائه دروس و بسیار جدی همین منش ایشان در این دو  سه ماه باعث شد تصوی بهتری از صدا و سیما در ذهنم بروز کند، البته من در این نگرش جدید تنها نیستم ودیگر دوستان با من متفق القول هستند که این یک حقیقت است که به واقعیت نزدیک است.


مدیر روابط عمومی فیفا اخراج شد

 

خبرگزاری فارس: رئیس فیفا به علت اختلاف نظر شدید، مدیر بخش روابط عمومی خود را برکنار کرد.


به گزارش خبرگزاری فارس و به نقل از سایت اخبار فوتبال جهان سپ بلاتر روز گذشته حکم عزل هانس کلاوس را امضا کرد. این اتفاق در حالی روی داد که مقام عزل شده به هنگام مسابقات جام ملت‌های 2008 اروپا کار خود را نزد فیفا شروع کرد.
بدین ترتیب وی پس از کیت کوپر، مارکوس زیگلر،‌آندرئاس هرن و ... در مدت زمامداری 11 ساله بلاتر ،‌این پست را از دست داد.
درباره علت وقوع این اتفاق برخی از منابع خبری گزارش کردند هانس کلاس به استفاده از زبان فرانسوی در اطلاعیه و اعلامیه‌های فیفا اعتراض داشته که این امر با فرمان عزل وی توسط مدیر این سازمان روبرو شده است.
بلاتر اینک در تلاش برای یافتن مدیری جدید جهت جانشینی مسئول معزول است.
انتهای پیام/


دوران کودکی

 

 

خدای عزیز!

به جای اینکه بگذاری مردم بمیرند و مجبور باشی آدمای جدید بیافرینی، چرا کسانی را که هستند، حفظ نمیکنی؟

امی

 

خدای عزیز!

شاید هابیل و قابیل اگر هر کدام یک اتاق جداگانه داشتند همدیگر را نمیکشتند، در مورد من و برادرم که مؤثر بوده.

لاری

 

خدای عزیز!

اگر یکشنبه، مرا توی کلیسا تماشا کنی، کفشهای جدیدم رو بهت نشون میدم.

میگی

 

خدای عزیز!

شرط میبندم خیلی برایت سخت است که همه آدمهای روی زمین رو دوست داشته باشی. فقط چهار نفر عضو خانواده من هستند ولی من هرگز نمیتوانم همچین کاری کنم.

نان

 

خدای عزیز!

در مدرسه به ما گفتهاند که تو چکار میکنی، اگر تو بری تعطیلات، چه کسی کارهایت را انجام میدهد؟

جین

 

خدای عزیز!

آیا تو واقعاً نامرئی هستی یا این فقط یک کلک است؟

لوسی

 

خدای عزیز!

این حقیقت داره اگر بابام از همان حرفهای زشتی را که توی بازی بولینگ میزند، تو خانه هم استفاده کند، به بهشت نمیرود؟

آنیتا

 

خدای عزیز!

آیا تو واقعاً میخواستی زرافه اینطوری باشه یا اینکه این یک اتفاق بود؟

نورما

 

خدای عزیز!

چه کسی دور کشورها خط میکشد؟

جان

 

خدای عزیز!

من به عروسی رفتم و آنها توی کلیسا همدیگر را بوسیدند. این از نظر تو اشکالی نداره؟

نیل

 

خدای عزیز!

آیا تو واقعاً منظورت این بوده که « نسبت به دیگران همانطور رفتار کن که آنها نسبت به تو رفتار میکنند؟ » اگر این طور باشد، من باید حساب برادرم را برسم.

دارلا

 

خدای عزیز!

بخاطر برادر کوچولویم از تو متشکرم، اما چیزی که من به خاطرش دعا کرده بودم، یک توله سگ بود.

جویس

 

خدای عزیز!

وقتی تمام تعطیلات باران بارید، پدرم خیلی عصبانی شد. او چیزهایی دربارهات گفت که از آدمها انتظار نمیرود بگویند. به هر حال، امیدوارم به او صدمهای نزنی.

دوست تو (اما نمیخواهم اسمم رو بگم)

 

خدای عزیز!

لطفاً برام یه اسب کوچولو بفرست. من فبلاً هیچ چیز از تو نخواسته بودم. میتوانی دربارهاش پرس و جو کنی.

بروس

 

خدای عزیز!

برادر من یک موش صحرایی است. تو باید به اون دم هم میدادیها! ها!

دنی

 

خدای عزیز!

من میخواهم وقتی بزرگ شدم، درست مثل بابام باشم. اما نه با اینهمه مو در تمام بدنش.

تام

 

خدای عزیز!

فکر میکنم منگنه یکی از بهترین اختراعاتت باشد.

روث

 

خدای عزیز!

من همیشه در فکر تو هستم حتی وقتی که دعا نمیکنم.

الیوت

 

خدای عزیز!

از هم? کسانی که برای تو کار میکنند، من نوح و داود را بیشتر دوست دارم.

راب

 

خدای عزیز!

برادرم یه چیزایی دربار? به دنیا آمدن بچه ها گفت، اما اونها درست به نظر نمیرسند. مگر نه؟

مارشا

 

خدای عزیز!

من دوست دارم شبیه آن مردی که در انجیل بود، 900 سال زندگی کنم.

با عشق کریس

 

خدای عزیز!

ما خواندهایم که توماس ادیسون نور را اختراع کرد. اما توی کلاسهای دینی یکشنبه ها به ما گفتند تو این کار رو کردی. بنابراین شرط میبندم او فکر تو را دزدیده.

با احترام دونا

 

خدای عزیز!

آدمهای بد به نوح خندیدند « تو احمقی چون روی زمین خشک کشتی میسازی » اما اون زرنگ بود. چون تو رو فراموش نکرد. من هم اگر جای اون بودم همین کارو میکردم.

ادی

 

خدای عزیز!

لازم نیست نگران من باشی. من همیشه دو طرف خیابان را نگاه میکنم.

دین

 

خدای عزیز!

فکر نمیکنم هیچ کس میتوانست خدایی بهتر از تو باشد. میخوام اینو بدونی که این حرفو بخاطر اینکه الان تو خدایی، نمیزنم.

چارلز

 

خدای عزیز!

هیچ فکر نمیکردم نارنجی و بنفش به هم بیان. تا وقتی که غروب خورشیدی رو که روز سه شنبه ساخته بودی، دیدم، معرکه بود.

اجین........منبع وبلاگ خوب مثبت من


حالا میگه نمی خوامت ...

 

 

سازمان ثبت احوال کشور چند وقت پیش اعلام کرد که در شش ماهه اول امسال , 47 درصد از طلاق ها مربوط به زوج هاییبوده که کمتر از 4 سال از ازدواجشان گذشته.

طبق این آمار تقریبا نیمی از طلاق ها مال جوان هایی است که حتی آنقدر با هم زندگی نکرده اند که طعم زندگی مشترک را بچشند.

بنویسید ... بگویی که همه بدانند ... حرف های عشقی مال همان دوروز اول است , بعدش زندگی واقعی می شود و با حرف نمی شود زندگی کرد....

پیاده روی میدان ونک همچنان شلوغ است.زن ها و مردها از در دادگاه بیرون می آیند و پی کارشان می روند.خیلی از آنها , دختر و پسر های جوانی هستند که تا چند ماه یا چند سال پیش هرگز فکرش را هم نمی کردند که روزی گذرشان به اینجا بیفتد اما حالا افتاده است.

حالا بعد از چند ماه و چند سال , برگشته اند به آن پیاده رویی که روزی فقط از عبور میکردند با عمر های گذشته و امید های بربادرفته.کمی آنطرف تر از در یک ساختمان چهار طبقه دختر و پسر دیگری در میان خانواده هایشان بیرون می آیند.بالای ساختمان تابلوی کوچکی خود نمایی می کند; دفتر ازدواج شماره 343.

دختر و پسر و خانواده هایشان از پیاده رو میگذرند, بی آنکه حتی نگاهشان به سر در ساختمان سنگی بیفتد; دادگاه خانواده , شعبه ونک ....

 

چه کار کنیم که یک زندگی با ثبات داشته باشیم

 

چشمان تمام باز

 

چشمان کاملا باز

 

فکر می کنید چرا بعضی زن و شوهر های جوان , این قدر زود به تیپ هم می زنند و زندگی مشترک را بی خیال می شوند؟اینها چند تا نکته به ظاهر ساده است که به تان کمک می کند طرفتان را قبل از ازدواج , با چشم بازتری انتخاب کنید و بعد هم از زندگیتان لذت ببرید.

زحمت جمع آوری این نکته ها را فرهنگسرای خانواده کشیده.

پر این نکته ها چکیده تحقیقات و کتابهای زیادی است که حالا به صورت هلو , به پر تو گلو در اختیار جوان هایی قرار گرفته که حوصله خواندن این همه کتاب و مشاوره با روانشناسان و بزرگترها را ندارند .

پس بخونید دعاش رو به جون برو بچه های فرهنگسرای خانواده کنید.

اشتباهات رایج در فرایند آشنایی:

  • · عدم طرح سئوالات کافی به خاطر مقررات غلط
  • · نشانه های هشدار دهنده را نادیده می گیریم
  • · سازش زود هنگام و عجولانه
  • · تسلیم نیاز جنسی شدن
  • · تسلیم زرق و برق های مادی و ظاهری شدن
  • · تعهد را مقدم بر تفاهم دانستن
  • · نادیده گرفتن تردیدها
  • · مقدم دانستن تفاهم بر علاقه و محبت
  • · فکر می کنیم که می توانیم تغییرش بدهیم
  • · فکر می کنیم که بعد از ازدواج مشکلات کمتر می شود.

دلایل درست برای ازدواج:

  • · مصاحبت و همراهی
  • · عشق و صمیمیت
  • · شریک حمایت کننده
  • · شریک جنسی
  • · والد شدن

دلایل نادرست برای ازدواج:

  • · شورش علیه والدین
  • · جست و جوی استقلال
  • · التیام یک ارتباط شکست خورده
  • · فشار خانواده یا اجتماع
  • · ازدواج اجباری
  • · نیاز جنسی
  • · دلیل اقتصادی
  • · تنهایی و استقلال
  • · احساس گناه یا ترحم
  • · احساس کمبود یا تهی بودن

افرادی که برای ازدواج مناسب نیستند:

  • · افراد معتاد
  • · افرادی که به سرعت و شدت خشمگین می شوند
  • · افرادی که مسئولیت زندگی خ.د را به دوش نمی گیرند
  • · افرادی که دیگران را کنترل می کنند
  • · افرادی که اختلال جنسی دارند
  • · افرادی که کودک مانده اند و بلوغ آنها شکل نگرفته
  • · افرادی که عواطف و احساسات خود را بیان نمی کنند
  • · افرادی که از روابط قبلی هنوز التیام نیافته اند
  • · افرادی که خانواده آزار دهنده دارند و نمی توانند در برابر آزار آنها از همسر خود دفاع کنند
  • · افرادی که اختلال شخصیت دارند

روابطی که مناسب ازدواج نیست:

  • · رابطه ای که شما بیشتر عشق می ورزید
  • · رابطه ای که شما کمتر عشق می ورزید
  • · رابطه ای که در آن احساس می کنید فرد مقابل نیاز به تغییر دارد
  • · رابطه ای که در آن می خواهید دیگری را نجات دهید
  • · رابطه ای که در آن به همسر آینده خود به چشم یک الگو یا آموزگار نگاه می کنید
  • · رابطه ای که به دلیل چند ویزگی خاص ایجاد شود و تداوم یابد
  • · رابطه ای که به دلیل یک نفاهم خاص ایجاد شود و تداوم یابد.
  • · رابطه ای که به دلیل لجاجت و سرکشی از خانواده ایجاد شود و تداوم یابد
  • · رابطه با کسی که در تضاد کامل با معشوق یا نامزد قبلی باشد
  • · رابطه با فردی که با یک نفر دیگر است

ملاک ها و معیارهای ازدواج موفق:

  • · قبل از ازدواج هر دو نفر باید مستقل و پخته باشند
  • · هر دونفر به همان اندازه که دیگری را دوست دارند , خودشان را هم دوست داشته باشند
  • · هر دو نفر بتوانند همانگونه که از با هم بودن لذت می برند از تنها بودن نیز لذت ببرند
  • · هر دو نفر در شغل و حرفه خود ثبات داشته باشند
  • · هر دو نفر خود آگاه باشند و خود را بشناسند
  • · هر دو نفر بتوانند نظرات و خواسته ای خود را قاطعانه بیان کنند
  • · هر دو نفر سعی کنند خود خواه نباشند و خواسته های دیگری را برآورده کنند

 

 

موفق باشید.منبع وبلاگ مثبت من


دیگر وقتی سپیده را می بینم به یاد استاد خال می افتم!

داستان از انجا شروع شد که خیلی وقت بود سینما نرفته بودم تا سرانجام این اتفاق افتاد.قبل از اینکه به فیلم بپردازم به کسانی که فیلم را نگاه کردن می پردازم .تماشاچیان کتاب قانون سه دسته بودند گروه اول از این رویداد واقعی چیزی که به یادشان ماندسالن بزرگ تاریک و پرده سفید بزرگ بود که کم بودند.گروه دوم که کم هم نیستند پفک و چی توز و خندهای طاهری  را،واما گروه سوم که بحث ما روی این گروه ست.کتاب قانون چه می گفت:شاید کمی شبیه  الی فرهادی بود ولی خالی از کلیشه های ایرانی نبود همان بیان معضلات اجتماعی بود  که    در باره دروغ و چرای ان می گفت .کتاب قانون می توانست بر عکس باشد  چیزی  که نزدیک بود در فیلم اتفاق بیافتد امنه از امنه بودن پشیمان شود .چرا،ایا همین رفتارها باعث شده که الان خیلی ها در ایران از ژولیت خوششان می ایید نه امنه بودند.تازه اگر کسی هم بخواهد امنه باشد چه تضمینی وجود دارد که رفتار ما با او و خودمان او را از امنه بودند پشیمان نکند.چرا در لبنان دو روی کمتر است در حالی که کشور هیجده فرقه ای با بیشترین رسانه های خاورمیانه !نفاق ،تظاهر ، دروغ کمتر است با حجاب واقعا حجاب دارد.بی حجاب هم مرام و مسلک خود را دارد ولی در ایران چی _نکته دیگر در فیلم ژولیت هم مرد هم زن در دو حالت  در دو کشور وجود دارد ..................................راستی کتاب قانون ما با انها یکی ست ولی عمل به ان چه؟    


ت 10:25 

تقدیم به تو خواننده خوبم که اهل عشقی

    نظر
 
  •  
  • بعضی عشقها مثل حضرت آدم هستند ، فقط اولی هستند
  • بعضی عشقها مثل نوحند، وقتی هزار بار به طرف میگیف به گوشش نمیره
  • بازم بعضی عشقها مثل کشتی نوحند که وقتی عاشق طرف میشی و همه به ریشت میخندند که تو کجا و اون کجا ؟ یاد نوح میفتی که تو بیابون کشتی میساخت و مردم به ریشش میخندیدند اما وقتی آب از زمین جوشید معلوم شد عشق ورق برمیگردونه آقا
  • بعضی عشقها مثل حضرت موسی اند. یه خورده که دور بشی جات رو یه گوساله پر می کنه
  •  بعضی عشقها ، اسماعیلی هستند وقتی همه چیزت را باید پای تیغ بذاری و بگذری
  • بعضی عشقها عیسوی هستند ، نزدیک ترین کس بهت خیانت میکنه و تو دیگه جایی تو زمین برات نمیمونه یا باید بری رو صلیب یا بری تو آسمون
  • بعضی عشقها ایوبی هستند وقتی همه ولت میکنند و تو میمونی با هزار "چرا" ی پاسخ داده نشده
  • بعضی عشقها یونسی هستند وقتی تو دریا می افتی و نهنگ  بی کسی و تنهایی،  تو را در هم میکشد و اونجا تو  تاریکی غم  ،یه اعتراف بزرگ به خودت و هستی  باید بکنی تا خلاص شی و بشنوی  "و نجیناه من الغم"
  • بعضی عشقها محمدی هستند وقتی هم تنهایی هم یتیمی هم امپراتوری هم مهربانی هم صبوری هم بی قرار...محمد جمع همه اضداد میشه وقتی پای عشق میاد وسط

هوش هیجانی و روابط عمومی

 

 دکتر علی محمد گودرزی در صد وهجدهمین نشست علمی ـ تخصصی انجمن روابط عمومی ایران در سخنانی پیرامون نقش هوش هیجانی در توسعه ارتباطات گفت: در دنیای پیچیده امروز که فرصت فکر کردن را از انسان می گیرد، کسانی می توانند موفق شوند که از هوش هیجانی بالایی برخوردار باشند.

به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، گودرزی با بیان این که خودشناسی اولین اساس هوش هیجانی است، افزود: مردم کشور ما با این که از منابع غنی دینی، مذهبی، فلسفی، عرفانی و ادبیات بهره مند هستند اما متاسفانه هوش هیجانی آنها آن طور که باید بالا نیست. ما به دلیل توجه به دیگران از خودمان غافل مانده ایم. در دنیای امروز کسی هوش هیجانی دارد که خود را بیشتر بشناسد.

وی با تاکید بر این که هوش هیجانی (eq) با هوش معمولی (iq) متفاوت است، تصریح کرد: 75 درصد موفقیت‌های انسان‌ها در کسب و کار و سیاست و مسایل دیگر مربوط به هوش هیجانی (eq) می شود نه هوش معمولی (iq). ایرانیان باید همان طور که از هوش معمولی (iq) زیادی بهره می‌برند هوش هیجانی (eq) خود را نیز برای رسیدن به سطحی بالاتر پرورش دهند.

گودرزی یک مدیر روابط عمومی موفق را دارای هوش هیجانی بالا ارزیابی کرد و اظهار داشت:هوش هیجانی بر خلاف هوش معمولی قابل آموزش است. مدیران امروزی باید بالای 60 درصد، از هوش هیجانی برخوردار باشند.

این پژوهشگر حوزه ارتباطات یادآور شد: بین هوش هیجانی و خلاقیت 90 درصد همبستگی وجود دارد. ما باید ابتدا هیجانات خود را بشناسیم و سپس هیجانات و احساسات دیگران را مدیریت کنیم و همیشه این را در نظر بگیریم که 95 درصد بشنویم و فقط 5 درصد به دیگران پیام بدهیم.

وی با بیان این که هرکس ندای درون خود را نشنود زیان کرده است، ادامه داد:هوش معنوی نیز در کنار هوش هیجانی از اهمیت بالایی برخوردار است که نمونه آن را در همدلی جهانی برای محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی در غزه مشاهده کردیم.

گودرزی روابط عمومی را نماد اصلی یک سازمان معرفی کرد و گفت: مدیر روابط عمومی باید فردی جذاب، خوش لباس، دارای اعتماد به نفس، منظم و اهل شفافیت باشد.

وی در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: هیچ کس حق ندارد در زندگی ناامید باشد.گاهی اوقات حتی می توان از شنیدن ضرب المثل یک خانم روستایی ساده راه نجات را پیدا کرد.

در ادامه جلسه کاظمی دینان رییس انجمن روابط عمومی ایران نیز در سخنان کوتاهی ضمن تقدیر و تشکر از دکتر گودرزی روابط عمومی را به یک محله مثبت نگر تشبیه کرد و گفت: روابط عمومی بیشتر از همه باعث بلوغ اجتماعی می شود.

وی وظیفه اصلی روابط عمومی را شاد کردن و آگاهی کردن مردم دانست و تصریح کرد: اطلاع رسانی امام حسین (ع) در روز عاشورا باید سرلوحه کار ماباشد چراکه بعد از حدود 1400 سال پیام عاشورا هنوز زنده و پویاست.