سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابراهــــــیم معـــــنوی

محو صیهونیست ها در فضای مجازی با انتفاضه ای رسانه ی

  

  فضای مجازی را وارد  فاز جدیدی از دفاع کنیم و در فضای مجازی نفس صهیونیسم بین اللمل را بگیریم می شود می توانیم قدرت رژیم صهیونیستی یک تصویر ساخته شده ای رسانه ای است . با قدرت رسانه های مجازی افکار عمومی را شکل دهیم و محو صهیونیست ها را در فضای مجازی با قدرت رسانه های مجازی کلید  بزنیم

 

 

یقنا امروز همه افراد اهم  از افراد با سواد رسانه ای بالا و مخاطبان عام رسانه ها بدلیل قرار گرفتن در فضای پر التهاب و تاثیر گزاز بعداز انتخابات و همچنین فرایندها ی رسانه ای که در ان ایام به واسطه عملکرد رسانه ها شکل گرفته اشنا شده ایم و دیگر نیاز به توضیح بر اهمیت رسانه ها در چالش ها و همچنین گرداب ها ی اجتماعی نیست.

اما بهره برداری ما در این عرصه مجازی نیابد فقط مبتنی بر تئوری ها و نظریه های دانشمندان علوم ارتباطات و رسانه های  دهکده جهانی باشد.باید بکوشیم با همان تاکتیک مبتنی بر دین اسلام وارد عرصه مجازی بین الملل شویم.

و می شود زیرا همان گونه که متعقد هستیم.  دین اسلام کامل ترین برنامه و قانون زندگی بشری است.

اما محور بحث با توجه به کاربران فراوان فضای مجازی و و بلاگ نویسان

همان طور که ملت ایران پرچم دار دفاع از مظلومین به خصوص ملت فلسطین است  در عرصه مجازی باید پویا تر و تاکتیکی تر وارد انتفاضه ای رسانه ای شویم .رسانه ها را وارد فاز جدیدی کنیم و  در فضای مجازی نفس صهیونیسم بین اللملی را بگیریم.قدرت رژیم اشغال گر قدس یک تصویر رسانه ای است .

 با توجه به شرایط حاکم بر دولت های عربی انتفاضه رسانه ای باید از ایران شروع شود و حق هم همین است .و  وبلاگ نویس های حرفه ای و ارزشی  توئم با سواد رسانه ای خط شکن این عرصه از انتفاضه ای رسانه ای هستند .هر وبلاگ همچون یک سلاح مقاومت حزب الله است در دست ما جوانان ایرانی و هدف ما فروپاشی امپرالیسم صهیونیست بین المللی است.که بر اقتصاد و فرهنگ جهانی سیطره دارد.که جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ در همین چارچوب است که شبکه های ارتباطی بین اللملی با هدف تغییر ذائقه بشری فعال هستند در کوتاه مدت بازخورد را همچنان که پیش بینی کرده اند دریافت کنند مخاطبان را همراه می کنند اما ذائقه ای فطری بشری که در ان نهان است مبتنی بر ارزش های الهی است .

 باید در مقابل یک سایت صهیونیستی چند ده و بلاگ و وب سایت اسلامی با تاکتیک ها ی ارتباطی با محوریت اگاهی بخشی به تاثیر و ترغیب و اقناع مخاطبان منطقه ای و جهانی باشد.جهانی می اندیشیم و منطقه ای عمل  می کنیم و با توجه به مبانی پوچ سکولاریسم که حاکم بر فرایند های ارتباطات رسانه های غربی و غرب زده است باید منتظر باشیم تا بحرانی همچون شبیه بحران اقتصاد جهانی دامن الگو های و شبکه های  ارتباطی  انها را فرا بگیرد . و غول های رسانه ای و امپرالیسم خبری سرمایه داری به بحران ارتباطی در مخاطبان در جهان بر خورد خواهند کرد

در عصری که منبع پیام می تواند خود را مخفی کند .دیگر نمی شود مخاطبان پراکنده و ناهمگون را مخفی کرد پس مخاطبان رسانه ای انها در تیر رس رسانه ای ما نیز هستند .گرچه امکانات ما محدود است اما مگر در دفاع مقدس اینگونه نبود پس امکانات فنی لازم و مهم است اما کسانی که دکمه ها را فشار می دهند مهمترند چون تکنولوژی به  خودی خود نمی تواند تولید محتوا کند یعنی خوراک رسانه که برای افکار عمومی تدارک دیده می شود از امکانات  اگر مهمتر نباشد کمتر هم نیست

و اما اکنون ما  در کانال های ارتباطی اختلال (پارازیت)ایجاد می کنیم  باید رو به جلو حرکت کنیم و کانال های خود را جایگزین پارازیت ها کنیم (با توجه به نیاز روز مخاطبان جمعی )کانال ربای کنیم یعنی تولید مبتنی بر نیاز  جمعی

دشمن اشکار و پنهان رسانه ای اسلام و ایران صهیونیسم بین اللملی است پس با ایجاد کانال های ارتباطی علاوه بر کانال ربای در اندیشه مخاطب ربای به روش ارزشی باشیم نه پرو پاگاندی غرب .یعنی بر دل و قلب مخاطبان تاثیر بگذاریم همان کاری که مردان الهی در طول تاریخ رقم زدند.تا با نفوذ در دل مخاطب به تغییر نگرش برسیم فرایندی سخت و پیچیده است که می شود با توجه به نظریه های گونگون اسلام  این فرایند را عملیا تی کرد

 رسانه های اروپای و امریکای تازگی خود را از دست داده اند اری سر انجام علوم ارتباطات منهای دین فرو پاشی ذهنی مخاطبان است .فرار مخاطب .نشانه های ان هم افزایش مسلمانان در اروپا ست رو اوردن به خرید غذا های با برند حلال است رسانه ها اروپای با هیچ ترفند و تاکتیک نمی توانند جلوی فطرت بشری را بگیرند.و مثال عینی تر ساکنان سرزمین های اشغالی از المنار بیشتر تاثیر می پذیرند .دلیل ان  چون دروغی تا به حال از المنار ندیده اند .این است یکی از نظریه های اسلام اخلاص در ارتباط.


یک پیش بینی تاریخی دیگر

 

اینجاست که ناتوی فرهنگی در کمین است پس با حفظ ارزش ها به جنگ  ناتوی ارزشی برویم .هدف  ناتوی ارزشی غرب جایگزینی ارزشی است با روش ها ی مبتنی بر فرایند ها همچون جهانی شدن .

  

 

  هنگامی که امام خمینی ره نامه ی مبنی بر به گوش رسیدن صدای خورد شدنه  مبانی کمونیسم  را برای گورباچوف ارسال کرد . طولی نکشید که پیش بینی رهبر ایران به تحقق پیوست .و انها را غرق در بهت کرد

 

و اما این ایام اکنون ولی امر مسلمین وعده دادند که در تحقق ان دیگر شکی نیست زیرا صدای خورد شدند  مبانی پوچ صهیونیسم بین الملل به گوش می رسد و لیبرال دموکراسی غرب هم دیگر نمی تواند برای دولت جعلی کاری کند

 

پر واضع روشن است که خاورمیانه جدید بر خلاف انتظارات امریکا شکل خواهد گرفت که اسلامی بودن ان روشن است زیرا ملت ها منطقه دریافتند که تنها را سعادت خاورمیانه پیروی از تاکتیک جمهوری اسلامی است  که این همان ارزشهای دینی است .اری ابرقدرت مذهبی با تاکتیک مقاومت تا به اکنون فائق امده بر ابر قدرت ها ی سکولار

 

دوران انقلاب های سکولاری رنگی تمام شده و اکنون عصر تولد جمهوری اسلامی هاست و البته این جمهوری اسلامی ها ابتدا در دل ها بوقوع خواهند پیوست ودر رفتار ها بروز پیدا خواهند کرد .شرایط بر خلاف برنامه ریزی های امریکایی شکل گرفته ابرقدرت سرمایه داری دیگر تاب تحمل جدال با ابرقدرت مذهبی را ندارد .تاکتیک رسانه های شبکه سرمایه داری صهیونیستی خیلی زورد  دچار سر در گمی شد ند  و  کم نیستند .

 

 و اما پروژه های گوناگون برای تضعیف ولایت فقیه در ایران نتیجه عکس داد  امروز نه تنها در ایران بلکه در خاورمیانه حوزه گستره ی ولایت مطلقه ی فقیه عمیق تر شد و گروه های مقاومت بر اساس نظریه های ولی امر مسلمین  عمل می کنند

 

 

امریکا و انگلیس تحت هیچ شرایطی نمی توانند از حوزه نفوذ ولایت در منطقه بکاهند .نمی شود با سرمایه داری به جنگ معنویت امد و نمی شود با ازادی به جنگ عدالت احمدی امد .

 

پس زیر بنای همه این داشته ها ارزش ها هستند .تا مادامی که ارزشها و مبانی هستند  باید منتظر پدیده های جدید باشم ارزش ها اگر درست حفظ شوند خود مولد هستند و یک فراگرد ارزشی را پدید می اورند  که در دل انها تولیدات اجتماعی و سیاسی شکل خواهد گرفت.اینجاست که ناتوی فرهنگی در کمین است پس با حفظ ارزش ها به جنگ  ناتوی ارزشی برویم .هدف  ناتوی ارزشی غرب جایگزینی ارزشی است با روش ها ی مبتنی بر فرایند ها همچون جهانی شدن .بکوشیم تا ما ارزشهایمان را جهانی کنیم  که بشریت تشنه ان است .و ارزش های الهی ما مبتنی بر فطرت انسان هاست .

 

 

 


استاد ما گفت: ،کار ایران با فشار یک دکمه تمام است

  استاد در دانشگاه به ما گفت کار ایران با فشار یک دکمه تمام است.

این تحلیل ها در  دانشگاه ها  چگونه شکل می گیرند و چرا ؟

مشکل کجاست  از استاد است  یا در  منابع   درسی سکولار 

ایت الله نوری همدانی : انها (غرب) علوم  را از ما گرفته اند و  علوم سکولار  را به  ما 

تحویل داده اند(روزنامه رسالت  صفحه  دو   پنج شنبه  6 اسفند  1388)

   

  با شنیدن این جمله سوالات زیادی در گنجه ذهنم به فکرم خطور کرد.ایا واقعا اینگونه است!می شود چطور ممکن است، این دکمه کجاست! چه کسی یا کسانی می توانند این دکمه را فشار بدهند !خلاصه همین طور سوالات متوالی همراه با موضوعات دیگر به ذهنم خطور می کرد.

 

درباره ایران، درباره این دکمه اخر ایران کوچک نیست ایرانی کم نیست چطور سرنوشت بعداز این همه موج های پرتلاطم ما را به یک دکمه گره زده گفتم شاید این دکمه اسم رمز است! بعد متوجه شدم نه یک دکمه معمولی اینرنتی یا ارتباطی است خلاصه صحنه های تاریخ ایران جلوی چشمم در ذهنم ورق می خورد از  مشروطه و سال 42، نفت، تبعید امام ره، دفاع مقدس ...حالا چگونه سرنوشت با این همه مبارزه و پیشرفت در عین تحریم ما را به یک دکمه گره زده یادم امد زمانی که امام ره در قم سال 42بر روی منبر فریاد می زد اینترنتی نبود دهکده جهانی نبود. انجا یک منبر بود که فردی روی ان فریاد می زد

 

انقلاب ما بدون اینترنت بود جنگ ما بدون اینرنت و شبکه جهانی بود .حالا که ما این کارهای استثنای را رقم زدیم چطور یک دکمه ی سایبری کار ما را تمام می کند .چرا تا به حال این دکمه را فشار ندادن که کار ما تمام شود و انها زحمت بیهوده نکشند یک بار دیگر جمله را می گویم کار ما ایران ما با یک دکمه تمام می شود .به یاد فرموده ی  مقام معظم رهبری  افتادم که لزوم باز بینی در علوم انسانی را مبتنی بر اسلام و فرهنگ ایرانی را مطرح کردند چون استادی که جمله را گفتن از استادشان که در امریکا تدریس می کند نقل کردند بیاد کتاب ارتباطات و اگاهی افتادم  اموزش در فرنگ و اموزش ان فرهنگ در داخل را بیان کرد...،

 هنوز به جواب نرسیدم بحث روی شبکه اینترنتی ما و ارتباط ماهواره ی که ما با ماهوارهای گرد زمین داریم بود .بیاد جنگ 33روز افتادم رژیم صهیونستی در طول 33روز جنگ علیه حزب الله نتوانست به سیستم مخابراتی و شبکه اطلاعاتی حزب الله نفوذ کند.به یاد تحلیل رسانه ها افتادم که گفتند به رقم منهدم شدن انتن های المنار اما هرگز این شبکه قطع نشد و به قولی المنار از سنگر ها به روی انتن می رفت .پیش خودم گفتم   رژیم صهیونیستی با این همه یال و کوپال چطور نتوانست دکمه حزب الله را فشار دهد. اگر امریکا و انگلیس قدرت فشار این دکمه را داشتند سابقه ی انقلاب های مخملی را خراب نمی کردند.

دیدیم که بعد از انتخابات هر نوع دکمه اهم از انفجاری و سایبری که در ید قدرتشان بود را فشار دادند .اما چه شد. به نظر شما بوش اگز همچین دکمه ی را در اختیار داشت در فشار دادنش درنگی می کرد.حالا او رفته و اوباما امده ایا به نظر شما خرج فشار دادن یک دکمه بیشتر است یا تصویب بودجه ی 55میلیون دلاری برای جنگ نرم با ایران. استادگفت که نخبه های ما رفته اند که حالا اوضاع ما اینگونه است برای این موضوع یک سوال طرح می کنم به ان استدلال می کنم شما قضاوت کنید.

 

 .اگر نخبه ها رفته اند پس این پیشرفت های هوا فضا ، هسته ای ،نانو ، نظامی، علوم پزشکی چگونه بدست امده  این که دیگر پیاز و برنج نیست که شما به ان استدلال کنید ایا ارسال ماهواره امید که در مدار قرار گرفته بدون نخبه ها ممکن بود که ما توانستیم و کره جنوبی نتوانست .ایا زنجیرهای حیرت انگیز سانتریفوژ در پایگاه نطنز بدون نخبه ها ساخته میشد ایا سایت فوردو گه در اعماق زمین در مقابل هر نوع تهاجمی نفوذنا پذیر است بدون نخبه ها طراحی و ساخته میشد.  پس بهتر که نخبه های که می روند .بروند همان کوره ی ذوب امریکا، به امریکا کمک کنندتا از بحران بیرون اید به 20 میلیون امریکای زیر خط فقر کمک کنند . به راه برون رفت ارتش امریکا در افغانستان کمک کنند .حالا فهمیدم بصیرت چیست  


وبلاگ جای برای تحویل گرفتن خود

 

  وبلاگها همان موبایل های قدیمی هستند که هر چه اسمشان دهان پر کن تر باشد نشان دهنده ارزوهای بر باد رفته است . جالب هست بدانیم بعضی از وبلاگیستها یا همان بلاگرها معنی دقیقی از اسم وبلاگشان  ندارند بعضی از ما ها هم افتخار می کنیم بازدید زیادی داریم تا حال به جز چند وبلاگ محترم وبی ندیدم که کاربرها بگویند من از وب شما تاثیر گرفتم البته تاثیر های پوچ تا دلتان بخواهد هست و  خیلی  کم  دیده ام که مقاله و نوشته ی که نشان از تولید فرهنگی یا اندیشه ی سازنده باشد ، که  از خود مدیر وبلاگ در وب باشد به قول یکی از دوستان خبرنگار وبلاگ های که دیگر چت روم هم دارند همان پوچ گرایی و البته حالا در این چت روم چه می گویند من نمی دانم ولی من عاقلی دانا ندیدم که چت رو م باز باشد

واقعا اگر مبانی پوچ گرای را بدانیم به فرایند سکولاریسم خواهیم رسید و اگر از مدیر وبلاگ سوال شود  ایدوئولوژی  چت روم چیست ؟در جواب خواهد گفت تبادل اطلاعات !همان طور که ایدوئولوژی تلویزیون سرگرمیست، چطور چت روم جای برای تبادل افکار سازنده است؟

و بعضی انقدر ارزشی می نویسند که یادشان می رود پس ارزش به نظر مخاطبان کجاست    !  ( نیاز مخاطب )  انقدر از ارزشها می گویند که گویا دیگر ارزشها شدند خوراک برای افکار عموی که این خود بحثی جداگانه می طلبد در حالی که به قول اساتید روحانی بهترین را برای تخریب یک دین بد دفاع کردند از ان دین است .وبلاگهای ارزشی تنها به زدند عکس و حمله به دیگری  می پردازند و البته نه همه ولی کم  نیستند و بعضا هنوز در فضای مناظره ها هستند. در حالی که همیشه بهترین دفاع  حمله نیست .

امروز وبلاگهای معروف می شوند که از عنصر شهرت برخوردار باشند نه از لحاظ محتوا بلکه شهرت نویسنده  کمی تحمل کنیم! چند وبلاگ می شناسیم که بواسطه ی شهرت صاحب وبلاگ به بازدید های بالا رسیده اند البته اگر در این وبلاگ ها از فرهنگ و مبانی ارزشی جامعه گفته شود ان هم با ظرافت رسانه ی، که چه نیکوست اما همیشه اینطور نیست.البته این تفسیر نسبی ست.اما حقیقتی است نزدیک به واقیعت.

امروزه نگاهی به وبلاگ ها و سایت های دانشگاه کنیم ایا قبول دارید که وبلاگ یا وب سایت هر دانشگاه نشان دهنده هویت ان لااقل در میحط مجازی است پس با این نگرش نگاهی به چت روم های موجود در این وب ها کنیم افراد انلاین را اول می بینیم که بعضا امده بودند نمرات را نگاه کنند که دیدند چت روم دانشگاه هم فعال است سری می زنند لحظه یا دقیقه ی یا متاسفانه ساعتی در این اتاقهای مجازی سرگرم هستند و تاثیر خود را می گیرند و می گذارند و کاربر بعدی هم  همچنین، سوال؟ چت روم های باز در وبلاگ های  دانشگاهی چه سودی دارند ایا فرهنگ سازی می کنند یا فرهنگ زدای؟

 به محور بحث برمی گردیم وبلاگ ها جای برای حرف ها ی ناگفته یا عکس های دیده نشده یا حرف های که در محیط بیرون  خریداری  ندارند کدام درست است؟ 

ارزشها را فانتزی نکنیم در وبلاگ هایمان برای انکه حرف نوعی بیاوریم .  ارزشها را فدای  امار   بازدیدها نکنیم، زندگی درون وبلاگ مثل زندگی درون یک خانواده است که بازدید کنندها  مهمانانی هستند که امدند از دست پخت ما غذای میل کنند .اگر این غذا را از رستوران سفارش داده ایم بگوییم که دست پخت خودمان نیست و هر غذای را هم به مهمان ندهیم  مجاز ها متفاوت هستند  اینجاست که می گوییم باید حواسمان باشد ارزشها را بیهوده خرج نکنیم

 از چیزها بزرگ اگر می گوییم یعنی دست به کار بزرگی می زنیم پس علمش و تکنیک های ارتباطی را در نظر بگیریم بعضی از گفتنی ها را نباید گفت لااقل در محیطی چون وبلاگها   .باز می گوییم در این دنیای ارتباطات همه چیز هست به جز اخلاص در ارتباط ما چیزی جز ارزشها برای تکیه کردند به انها نداریم و با تکیه به همین ارزشهاست که اکنون به اینجا رسیده ایم   که ان هم  به اندازه کافی مورد هجوم متون ترجمه شده غربی در دانشگاها هست  پس ما در وبلاگ هایمان حواسمان باشد که بی تعصب ولی با اگاهی از ارزشها دفاع کنیم.این مبانی ارزشی  همه فرهنگ گذشته ما و نقشه راه اینده ماست این میراث معنوی بهترین موتور تولید علم در ایران اسلامی یست . قوی ترین سپهر دفاعی، پس بکوشیم میراث داران منصفی باشیم .این میراث اسلامی با وبلاگ و اینترنت به ما نرسیده بلکه کانال ارتباطی ان خون شهدا بوده و بینش و منش روحانیون مجاهد که کم نیستند

 اری می شود میراث دار خوبی باشیم و می شود با بصیرت و تببین به اهداف مبتنی بر سعادت رسید چه در خودمان و چه  در  دیگران ، که یکی از کانال ها ارتباطی وب ها هستند در این فضای مه الود جهانی چراغ راه ما ارزشهای الهی ست .پس همیشه در وبلاگ ها یمان مراقب باشیم که چه چیز ی را اشاع می دهیم اگاهانه و ناخود اگاه .همان طور که هزاران کتاب وجود دارد که ارزش خواندن ندارد .چند ده هزار وبلاگ هم هستند که ارزش کلیک کردن ندارند.

 


دانشگاه ایرانی و تعامل با ولایت فقیه


حبیب‌اله رحیم‌پور ازغدی

انقلاب به دهه پیشرفت و عدالت رسیده‌است اما نهادی که باید مبداء تغییرات انقلابی باشد، گره‌های معرفتی و علمی کشور را بگشاید و نیروی انسانی انقلاب را پرورش دهد هنوز معجونی است مختلط از جنبه‌های دینی، غیردینی و ضددینی. دانشگاه ایرانی هنوز نتوانسته‌است هویتی برمبنای دیانت و شریعت بیافریند و دینی شود. دانشگاه‌های ایران موظف به پالایش علوم وارداتی و تولید علم‌دینی‌اند اما با معارف و علوم متعارف منفعلانه و ترجمه‌ای مواجه می‌شوند (ادامه مطلب...