سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابراهــــــیم معـــــنوی

اداب مصاحبه

مصاحبه ,     نظر

مطلب زیر را از وبلاگ آقای مازیار ناظمی کپی کرده ام خواندنش برای خودم جالب بود شاید به درد برخی  از دانشجویان روابط عمومی بخورد
همیشه از خبرنگاران گفتم ، این بار از نقطه مقابل صحبت کنم ، معمولا یک مدیر برای کار با رسانه ها نیاز به آموزش دارد، بهترین یار و مددکار او هم روابط عمومی ها هستند.البته مدیرانی هم داریم که بواسطه حکمشان خود را همه فن حرف می دانند! ولی فراموش نکنید بسیاری از مسئولیتها با رعایت نشدن اصول مصاحبه از دست رفته است ! ...تجربه هایی برای مصاحبه بهتر مدیران با رسانه ها ارائه میکنم :  (ادامه مطلب...

منم مثل شما هستم لطفا کلیک کنید.

منم , شما ,     نظر

پشت هر وبلاگ نویسنده ی نشسته است مثل من و شاید مثل شما، ولی گاهی که به هوای علف تازه ببخشید نوشته تازه به دشت وب ها می روم . نوشته های  حواسم را جمع می کند که شبیه خودمند ،شاید قافیه نداشته باشد ولی جاذبه دارد شاید برای شما هم اتفاق افتاد باشد اری پشت هر وبلاگی نویسنده نشسته است مثل من و شما  که گاهی می اندیشیم که انسان بزرگی پشت این وبلاگ نشسته است و لی وقتی می رویم می بینیم مثل خودمان است(ادامه مطلب...

خاطره ی یک ظهر من با عصر امام خمینی

مطلبی که در پی می ایید،به تشریح یک روز خاطره انگیز من است . یکشنبه ساعت دوازده ظهر بود صدای ایفون در ب حیاط به صدا در امد در حالی که لباس ها یم را پوشیده بودم که به سمت دانشگاه حرکت کنم.در را باز کردم پستچی بود از اخوی پاکتی اورده بود .چون عجله داشتم پاکت را در کیفم گذاشتم .تا بعدا سر فرصت نگاهش کنم مثل همیشه سوار مترو شدم در پاکت را باز کردم (ادامه مطلب...

کجای تو متروم دارم میرم کرج

کجای , تو , قطارم ,     نظر

ای خواجه درد هست لیکن طبیب نیست.وقتی بر مرکب مترو سوار هستم و تلفن همراه بعضی از هموطنان به صدا در می ایید و هر کدام هم صدای خاصی دارد کسی شبیه کسی نیست همه یکی هستند ولی انگار نیستند  .اولین سوالی را که پاسخ می دهند معمولا کجای؟ اقا  یا خانم هم می گویند :تو قطارم دارم میرم.(حالا هر جا...)خیلی جالبه بعضی شاید تو قطار باشند ولی می گویند من تو قطار نیستیم وجای دیگر را می گویند.بابا تو، تو ی قطاری ولی یا باور ندارد یا ...بقیه هم که می گویند :تو قطارم ولی هر کدام یک مقصد دارند و نام جای را می اورند واقعا جالبه ما همه سوار یک قطاریم ولی هرکس راه خودش مقصد خودش و ایستگاه خودش  و سرنوشت خودش را می رود.و هرکس با زبان خودش حرف می زند یکی مثل تو فیلما میگه تو قطارم دارم میرم کرج یا تهران ،یکی  هم با ناز  میگه نزدیک ایستگاهم یکی میگه حالا مونده تو برو خودم میام . یکی هم می گویید می مانم تا تو بیای، و شاید هم بگوید بمون تا منم بیام یکی شاید ایستگاه اخرش باشد و باید پیاده شود و می رود و شاید دوست نداشته باشد که برود ولی باید برود چاریی ندارد و یک نکته این قطار خواهد ایستاد این ایستگاه نشد ایستگاه بعد و ان هم نشد ایستگاه اخر .پایان راهست باید پیاده بشویم!حالا با هر ژسی با هر مدی و گوشی با هر مقامی !!!ایستگاه اخر باید پباده بشویم و ای کاش وقتی به ایستگاه اخر رسیدیم .شادمان که دلداری منتظرمان است و انگاه لحظات را می شماریم ایستگاهها را می گذرانیم تا به ایستگاه قرار برسیم .حالا کجای؟ قطار نشد با پای پیاده می اییم به شرط انکه تو منتظرم باشی یا رب.ابراهیم معنوی