سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابراهــــــیم معـــــنوی

از وزیری تا وزیر نبودن

دکتر لنکرانی
از وزیری تا وزیر نبودن

عمر هرکسی مهترین سرمایه ی اوست. صحنه های متفاوتی در زندگی هرکس اتفاق می افتدو میدان های مختلفی در برابرش رخ می نماید و متناسب با این صحنه ها و میدان ها وظایف و تکالیف مختلفی از او انتظار می رود. مهم این است که در هر صحنه و در هر میدان آنچه که وظیفه و تکلیف اوست و رضایت حق تعالی و قرب به او را فراهم میکند انجام دهد. 

از وزیری تا وزیر نبودن راه کوتاهی است همانگونه که از وزیر نبودن تا وزیر شدن نیز راه طولانی نیست. اما چه وزیر و چه غیر وزیر باید بکوشیم تکالیف خود را بشناسیم و به همان عمل کنیم. 

بسیار دیده ام کسانی را که با تکیه بر تدبیر خود اتکاء و با مصلحت اندیشی های خود محور به خیال حفظ آبرو و موقعیت خویش بر خلاف تکلیف عمل کرده­اند ، ونتیجه غیر آن شد که می­خواستند. 

خدای مهربان تکلیف هیچکس را در ابهام نگذاشته و با دلیل ها و براهین آشکار وظیفه همه را به خوبی تبیین کرده است. در هنگامه غبار آلودگی و ابهام و شکوک نیز راه را روشن کرده و تمسک به ولایت الهیه و مقام رسالت و امامت و نهایتا اعتصام به ولایت فقیه را چراغ روشن و نجم هدایت قرار داده است. راه پنهان نیست رهرو باید آگاه باشد. 

هر راهرو که ره به حریم درش نبرد 
مسکین برید وادی و ره در حرم نداشت 

چهار سال پیش که از شیراز رفتم وزیر نبودم و گمان هم نمی کردم وزیر شوم. رفتم تا برای تشکیل دولتی که بعد از سالهایی مجدداً گفتمان امام و انقلاب و عدالت و عدالت­خواهی را زنده کرده بود ؛ مشاوره­ای بدهم و از آنچه که برای موفقیت دولت ضروری می­دانستم بگویم.خداوند متعال چهار سال توفیق خدمت در منصبی را که هرگز برایش کیسه­ای ندوخته بودم عنایت فرمود. 

چهار سال گذشت و باز به شیراز برگشتم در حالیکه باز هم وزیر نبودم. آمدم تا در شهری که همه آنچه را که دارم، مرهون او هستم، خدمت کنم. کسوت معلمی دانشگاه و طبابت را هرگز بر چیزی ترجیح ندادم و باز بر سر پیمان خود برگشتم و نصیحت خواجه شیراز را به جان شنیدم که: 

به شیراز آی و فیض روح قدسی
 بجوی از مردم صاحب کمالش 

آمدم با این امید که این شهر رهبر و مقتدای فرزانه روحی­فداه سومین حرم اهل­بیت خواندش در خور این عنوان ببینم. 

شیراز محل تمدن ایران و اسلام است. دارالعلم و دارالعباده بوده. پایتخت تنها حاکمی بوده که در دوران ستمشاهی ، نام خود را سلطان ننهاده و به وکیل الرعایایی افتخار کرده و سکه نه به نام خود که به نام صاحب­الزمان روحی لتراب مقدمه الفداء ضرب کرده. 

وصال شیراز پرشور آرزوی فرهیختگان غریبه چون گوته بوده که در فراق شیراز رویایی سروده­های پر احساسی به این شهر تقدیم کرده چه رسد به دوستان و ارادتمندان آشنا و چه نیکو مرحوم استاد محمد حسین شهریار در غزل زیبایش به این شهر متواضعانه خطاب کرده 

دیدمت دورنمای درو بام ای شیراز 
سرم آمد به بر سینه، سلام ای شیراز 

در کار خود بودم و متح‍‍سر که از شورای اسلامی شهر خواندنم. رفتم و در جمع آنها از فرصت­های از دست رفته این شهر گفتم. گفتم در دهه شصت که استان همسایه ما با سرعت در حال آبادانی بود شهر ما گرفتار کج سلیقگانی بود که در حضور امام رضوان الله تعالی علیه در خصوص حکم نماینده آن امام مجاهد در استان تشکیک می­کردند و حتی نهیب او را که کشور را با خواب نما شدن نمی­توان اداره کرد، تأویل می نمودند. 

گفتم در حالیکه عقلای اندیشمند شهرها و استانها جوانان خود را به تلاش برای پیشرفت و تعالی دعوت می­کردند ؛ افراطی­گرایان شهر ما وجهه همت خود را تصرف مساجد فلان روحانی که نظیر آنها فکر نمی­کرد قرار داده بودند و کار را برای فرهیختگان استان چنان سخت کرده بودند که بسیاری ترک وطن گفتند و از اتفاق در دیگر بلاد بسیار موفق درخشیدند. گفتم فرصتهای آن زمان به سرعت گذشت و دهه بعد هم با سرگرمی به روزمرگی­ها و طرح­های کوچکی که حتی نیازهای حاد را نیز پاسخ نمی دادند گذشت تا دولت نهم آمد و شتابی در تقویت زیر ساختهای استان و شهر نمود یافت. کارهای بزرگی که برخی گمان آغازش را نیز نمی­کردند، شروع شد برخی اتمام یافت و برخی دیگر دنبال شد. ولی باز عقب ماندگی­ها بسیار بودند و هستند. باز آن اقدام همه جانبه­نگر و آن نگاه چشم­اندازی به جایگاه بایسته ء شیراز و استان مفقود است. شیراز باید زیبا بماند. شیراز باید نه در حرف بلکه در عمل مرکز فرهنگی ایران اسلامی باشد. شیراز باید دارالعلمی امروزی و الگوی مدنیت اسلامی باشد. 

هنوز هم برخی به جای بهرمندی از فرصت خدمت به دنبال منافع خود و وابستگان خویش هستند و طرفه اینکه ریشه اینها با همان فرصت سوزان دهه نخست نوعاً در یک خاک است. 

گفتم که فرصت­ها می­گذرد. قدردانی این فرصتها با خدمت بی­منت به بندگان خوب خداست. از یکی از بهترین خاطرات زندگیم دیدار با بقیه السلف عالم ربانی و عارف واصل مرحوم حضرت آیت­الله العظمی بهجت رضوان­الله تعالی علیه برایشان نقل کردم. آنجا که در دیدار این حقیر و مسئولین نظام سلامت کشور فرمود:( باید سعی کنید نافع باشید برای مردم.) 

مشاور یا غیر آن هیچکدام چیزی نیستند، مقام­های بالاتر هم هیچکدام به خودی خود ارزشی ندارند، مقتدای ما آن امام المتقینی است که حکومت پر وسعت آن روز جهان اسلام را از عطسه بزی پست تر دانست، مگر آنکه حقی در آن حکومت اقامه شود. 

باید همه بکوشیم تا فرصت­ها را با خدمت­ها و عمل به تکالیف جاودانه کنیم. پاس داشت نعمت خدمت، پاکی و خلوص است. رمز موفقیت نهایی در این مسیر توکل است. خود بنیادی و تکیه صرف بر آورده های خود پایان روشنی ندارد . خواجه عارف شهر ما سالها پیش به ما آموخت: 

تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش 

دکتر کامران باقری لنکرانی 
استاد دانشگاه علوم پزشکی شیراز 

منبع: کانون بصیرت


پرواز بیاموز

موفقیت , پرواز ,     نظر

وقتی راه رفتن آموختی، دویدن بیاموز. و دویدن که آموختی,

پرواز را،راه رفتن بیاموز، زیرا راه هایی که می روی جزیی از تو می شود.

و سرزمین هایی که می پیمایی بر مساحت تو اضافه می کند.

دویدن بیاموز ، چون هر چیز را که بخواهی دور است و هر قدر که زودباشی، دیر.و پرواز را یاد بگیر نه برای اینکه از زمین جدا باشی، برای آن که به اندازه فاصله زمین تا آسمان گسترده شوی.

من راه رفتن را از یک سنگ آموختم ، دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را از یک درخت. بادها از رفتن به من چیزی نگفتند، زیرا آنقدر در حرکت بودند که رفتن را نمی شناختند! پلنگان، دویدن را یادم ندادند زیرا آنقدر,

دویده بودند که دویدن را از یاد برده بودندپرندگان نیز پرواز را به من نیاموختند، زیرا چنان در پرواز خود غرق بودند که آن را به فراموشی سپرده بودنداما سنگی که درد سکون را کشیده بود، رفتن را می شناخت و کرمی که,

در اشتیاق دویدن سوخته بود، دویدن را می فهمید و درختی که پاهایش در گل بود، از پرواز بسیار می دانست آنها از حسرت به درد رسیده بودند و از درد به اشتیاق و از اشتیاق به معرفت. وقتی رفتن آموختی ، دویدن بیاموز. ودویدن که آموختی ، پرواز را راه رفتن بیاموز زیرا هر روز باید از خودت تا خدا گام برداری.

دویدن بیاموز زیرا چه بهتر که از خودت تا خدا بدوی. و پرواز را یادبگیر زیرا باید روزی از خودت تا خدا پر بزنی.....منبع سایت موفقیت معنوی فایند


فاصله ها خاطرها

    نظر

 

        دوستان دانشگاه دیگه هیچ نیروی نمیتونه ما رو هفته ای یکی دوباره دور هم جمع کنه امیدوارم قدر لحظه ها  رو بدونیم ومثل مورچه نشیم !یه مورچه ده سال بود از یک مورچه خوشش میومد ده سال فکر می کرد که بگه یا نگه خلاصه بعداز ده سال جرات پیدا کرد رفت جلو که بگه....  خلاصه بعداز کلی کشو قوس وقتی رفت جلو دید مورچه ی در کار نبود یه طفل چای بود. 400)width=400;">


ارتباط چشمی:مهمترین ایزار در ارتباط

ارتباط , چشمی ,     نظر
 

ارتباط چشمی شما چگونه  است؟ پرخاشگر؟ ملایم و مهربان؟ جذاب؟ آیا با چشمهایتان می توانید کسی را دوست داشته باشید؟ ارتباط چشمی هنری است که نیاز به مهارت بسیار زیاد دارد اما برای موثر بودن روابط، حیاتی است. چطور می توانیم ارتباط چشمی بهتری داشته باشیم؟


ارتباط چشمی، ارتباط اجتماعی لازم را برای فردی که به او گوش می دهید یا با او حرف می زنید فراهم میکند. ارتباط چشمی زیاد باعث می شود دیگران تصور کنند فردی متجاوز هستید؛ ارتباط چشمی کم هم باعث می شود دیگران تصور کنند علاقه ای به صحبت های آنان ندارید. از اینرو ارتباط چشمی در برقراری ارتباط با دیکران مهارت بسیار زیادی را طلب می کند. فروشنده ها، سیاست مداران، و سخنگویان معمولاً بالاترین مهارت را در این زمینه دار هستند.


اهمیت ارتباط چشمی وقتی بر من آشکار شد که مجبور بودم برای مشاوره چشم در چشم افراد نگاه کنم. تجربه به من نشان داد که وقتی نگاهم را از آنها می گرفتم، فرد صحبت خود را قطع می کرد. و وقتی ارتباط چشمیم را با او حفظ می کردم، فرد با تصور اینکه صحبت هایش مورد علاقه و توجه من است، به حرف زدن ادامه می داد.


علائم روحی ارتباط چشمی


دست فروش ها معمولاً از اهمیت ارتباط چشمی به خوبی آگاهی دارند چون برای فروش محصولات خود باید مشتریان احتمالی را علاقه مند نگه دارند. وقتی شما به چیزی علاقه مندید یا چیزی توجه شما را جلب می کند، مردمک چشمانتان گشاد میشود و این می تواند علامت خوبی برای فروشنده باشد.


همچنین وقتی همسرتان از نظر جنسی توجه شما را جلب می کند، باز هم مردمک چشمانتان گشاد می شود و معمولاً بیشتر از حد نرمال به وی خیره می شوید. من وقتی مجرد بودم همیشه از چشمهای دیگران می فهمیدم که به من علاقه دارند یا نه.


ارتباطات روزانه و ارتباط چشمی


همه ما در زندگی روزمره خود از ارتباطات چشمی استفاده می کنیم، از اینرو بهتر است بهترین راه و روش برای استفاده از چشمانمان را یاد بگیریم.


برخی موقعیت های خاص، استفاده متفاوتی از چشمان را طلب می کند. برای مثال، وقتی مشغول مشاجره و دعوا هستید، بهتر است که بتوانید نگاه خیره تان را طولانی تر نگه دارید. وقتی می خواهید به کسی احترام بگذارید بهتر است نگاهتان را پایین بیندازید. وقتی کسی را دوست دارید بهتر است به عمق چشمان طرف مقابل خیره شوید.


? راه برای تقویت و ارتقاء مهارت های ارتباط چشمی


?- صحبت کردن با یک گروه: وقتی با گروهی از مردم صحبت می کنید، خیلی خوب است که بتوانید ارتباط جشمی مستقیم با شنونده های خود برقرار کنید. اما اگر در صحبت ارتباط چشمی را فقط با یکی از اعضاء گروه حفظ کنید، باعث می شود بقیه شنونده ها دیگر به حرف هایتان گوش نکنند. از اینرو با هر جمله جدید باید روی یکی از شنوده ها متمرکز شوید. با این روش با همه افراد گروه صحبت خواهید کرد و همه آنها را به گوش کردن علاقه مند می کنید.


?- صحبت کردن با فرد: برقراری ارتیاظ چشمی موقع حرف زدن با کسی بسیار عالی است اما اگر بخواهید عمیقاً به طرف مقابل خیره شوید، موجب ناراحتی فرد خواهد شد. برای مقابله با چنین مشکلی، هر 5 ثانیه یکبار ازتباط خود را قطع کنید. اما حواستان باشد موقع قطع کردن ارتباط چشمی خود نگاهتان را پایین نیندازید چون باعث می شود فرد مقابل تصور کند حرفتان تمام شده است. درعوض به بالا یا به اطراف نگاه کنید، طوری که انگار می خواهید چیزی را به یاد بیاورید.


?- گوش کردن به فرد: موقع گوش کردن به صحبت های کسی اگر بخواهید خیلی خیره به آنها نگاه کنید، ممکن است صحبت کردن برایشان دشوار شود. تکنیکی که من موقع مشاوره با بیمارانم به کار می گیریم، تکنیکی است که آنرا مثلث می نامم. در این تکنیک من 5 ثانیه به یک چشم، 5 ثانیه به چشم دیگر، و 5 ثانیه بعد به دهان فرد نگاه می کنم و چرخه را همینطور دنبال می کنم. این تکنیک به همراه مهارت ها و تکنیک های گوش کردن دیگر مثل تکان های سر یا کلام های کوتاه تایید بهترین راه برای نشان دادن علاقه خود به شنیدن حرف طرف مقابل است.


?- مشاجرات: مشاجره و دعوا هم خود مهارت های خاص خود را می طلبد. در چنین موقعیتی اگر بتوانید نگاه خیره خود را به طرف مقابل نگه دارید، نشاندهنده قدرت شما خواهد بود. اما اگر موقع مشاجره به اطراف نگاه کنید مطمئن باشید که در بحث شکست خواهید خورد. البته این مسئله به اینکه به چه کسی دعوا می کنید هم بستگی دارد اما به طور کلی در مشاجرات و دعواها موقع حرف زدن یا گوش دادن بهتر است که به فرد خیره بمانید. با این روش احتمالاً طرف مقابل هم سعی خواهد کرد که به شما خیره شود. اما میدان را از دست ندهید و از نگاه های خیره او در نروید.


?- مجذوب کردن فرد: وقتی سعی می کنید کسی را مجذوب خود کنید و علاقه خود را نیز به آنها نشان دهید، می توانید با چشمانتان حرف بزنید و گوش دهید. وقتی کسی که دوستش دارید صحبت می کند، از کل صورت بعنوان نقطه کانونی استفاده کنید. به چشمانشان نگاه کنید، به آنچه می گویند گوش دهید، در مواقع مناسب لبخند بزنید، در مواقع مناسب ابروهایتان را بالا ببرید، و...اگر احساس کردید که به آنها خیره شده اید، نگاهتان را به سمت نقاط دیگر صورتشان مثل لب ها، گونه ها، بینی معطوف کرده و دوباره به سمت چشمها برگردانید. لبخند زدن موقع گوش دادن راهی بسیار عالی برای نشان دادن علاقه تان به صحبت های آنان است. البته مراقب باشید وقتی حرف های غمگین به شما می زنند به آنها با لبخند جواب ندهید. باید هم با چشمانتان و هم با گوش هایتان به حرف های طرف مقابل گوش دهید.


?- دوست داشتن فرد:  من و همسرم معمولاً نگاه های خیره طولانی به همدیگر می اندازیم و گاهی اوقات نگاه کردن بدون بر زبان آوردن حرفی بسیار تاثیرگذار خواهد بود. اینکار ارتباطی عمیق بین ما ایجاد می کند. در چنین موقعیت هایی برای عمق دادن به نگاه خود می توانید تصور کنید که به درون بدن فرد مقابل رفته اید و روحتان به همدیگر عشق می ورزد. حس کنید که می خواهید روح آنها را لمس کنید. اینکار باعث ترشح آدرنالین در بدن شده و مردمک هایتان را گشادتر می کند.م.س.مثبت من


" تمام گلوله های حاج میرزا به هدف خورد "

    نظر
خاطرات خواندنی از یک عارف بسیجی
در جبهه یک نوجوان بسیجی خدمت ایشان می رسد و می گوید آقا بیائید با هم یک عکس برداریم، ایشان می فرمایند : من به شرطی با شما عکس می گیرم که یک قول به من بدهید، قول بدهید وقتی فردای قیامت دست جواد را می گیرند که به طرف جهنم ببرند، بیائید و مرا شفاعت کنید ! آن جوان متاثر می شود و بعد آقا با او عکس می گیرد.

شبکه ایران: آیت الله میرزا جواد تهرانی (قدس سره) از علمای ربانی اهل مشهد که قبل و بعد از پیروزى انقلاب اسلامى پیوسته از بارزترین چهره هاى حامى انقلاب بوده و چندین بار براى دیدار امام خمینى (قدس سره) در فرصتهاى مختلف، به صورت انفرادى یا با هیأتهایى از علما و روحانیون به قم و تهران عزیمت کرد، از جملع عرفایی است که با پوشیدن لباس رزم به جبهه ها پا گذاشت.

تأییدها و پشتیبانى هاى مکرّر مرحوم میرزا از نظام جمهورى اسلامى در زمینه هاى مختلف و به ویژه حضور مکرر او در جبهه هاى جنگ، در آشکار نمودن حقانیّت انقلاب سهم بسزایى داشت. انس و محبّت او با جوانان مخلص بسیجى چنان تأثیرى در آن جوانان مى نهاد که عزم آنان را در ادامه نبرد دوچندان مى کرد.

به مناسبت هفته بسیج و در ایامی که بهانه ای است برای یادآوری جوانان ونوجوانان بسیجی، خالی از لطف نیست که خاطراتی از حضور "عارف کامل آیت الله میرزا جواد تهرانی" در جمع بسیجیان را مرور کنیم.

****

سرباز امام زمان (عج)

 می فرمود: روزی در جبهه قرار شد ما هم یک گلوله خمپاره بزنیم لذا برادران مجبور شدند به علت خمیدگی پشت من یک چهار پایه بیاورند تا من روی آن قرار بگیرم، برادر دیگری گلوله را به من داد و برادر دیگری هم از پشت سر دو گوش مرا گرفت تا من یک گلوله را توی لوله خمپاره انداختم. قرار بود اول با یکی از آقایان صاحب نام بروم ولی اینکار را نکردم . پرسیده شد چرا؟ گفتند : دیدم اگر با ایشان همراه باشم مرتبا" مصاحبه و فیلمبرداری در کار است و من اینطور دوست نداشتم. یکبار هم که روی یک بلندی ایستاده بودم. دیدم از طرف تلویزیون با دستگاه ضبط و فیلم به نزد من آمدند گفتم چرا آمدید؟ لابد می خواهید بپرسید من کی هستم ولی من خود را معرفی نمی کنم شما بی جهت خود را معطل نکنید!!

 ****

می خواهم در صف ابراهیمیان زمان باشم

 هنگامیکه برای عزیمت به جبهه های جنگ از ایشان سئوال شد که آقا حال شما مساعد نیست و کهولت سن اجازه نمی دهد که در صف رزمندگان اسلام باشید، در پاسخ گفت: به این مسئله واقف هستم اما می خواهم مثل آن پرستوئی باشم که موقع پرتاب حضرت ابراهیم (ع) به طرف اتش، یک قطره آب به منقار خود گرفته بود، به او گفتند کجا می روی؟ گفت: می روم این قطره آب را روی آتش بریزم! گفتند: این قطره آب که اثر نمی گذارد در این انبوه آتش، پرستو گفت: منهم می دانم تأثیر ندارد، اما می خواهم ابراهیمی باشم. سپس اضافه می کردند. منهم می دانم که در جبهه تأثیر چندانی ندارم اما منهم می خواهم در صف ابراهیمیان زمان باشم.

****

 اطاعت از فرماندهی لازم و واجب است

در بازدید منطقه جنگی ناگهان صدای خمپاره ای برای فرود آمدن به گوش رسید در همین لحظه فرمانده مسئول گفت : همه بخوابید! همه خیز برداشتند و خوابیدند و از آن جمله آقا میرزا . پس از رفع خطر، همه برخاستند ولی آقا بلند نشد، گفتند: آقا خطر برطرف شده بلند شوید؛ ایشان فرمود: تا فرمانده دستور ندهد بلند نمی شوم، همان فرمانده آمد و با صدای نرم و آرام گفت: آقا خواهش می کنم بلند شوید. آنگاه برخاست و بازدید را ادامه داد.

****

 مرا شفاعت کنید !

در جبهه، یک نوجوان بسیجی خدمت ایشان رسید و گفت آقا بیائید با هم یک عکس بگیریم، ایشان فرمود: من به شرطی با شما عکس می گیرم که یک قول به من بدهید. و هنگامی که جوان با تعجب از شرط میرزاجوادآقا پرسید، فرمود: قول بدهید وقتی فردای قیامت دست "جواد" را می گیرند که به طرف جهنم ببرند، بیائید و مرا شفاعت کنید ! آن جوان متاثر شد و بعد آقا با او عکس گرفت.

****

 تمام گلوله های حاج میرزا به هدف خورد !

 در هنگامه جنگ ایران و عراق، ایشان در جبهه بعنوان یک بسیجی لباس رزم پوشیده و در سنگر حق علیه باطل می جنگیدند. یک روز در واحد ادوات خمپاره 120، ایشان 14 گلوله شلیک می کنند بنام چهارده معصوم (ع) که به ترتیب گلوله ها را از نام مبارک پیامبر اکرم (ص) شروع و به نام حضرت مهدی ( عج ) ختم می کند. پس از این که 14 گلوله تمام می شود، دیده بان به وسیله بی سیم سئوال می کند چه کسی گلوله ها را شلیک نمود؟ می گویند: آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی! و می پرسند چطور؟ دیده بان پاسخ می دهد که "با دوربین دیدم که کلیه گلوله های شلیک شده به هدف اصابت نمود" و افزود:" تاکنون چنین چیزی را ندیده ام و این مورد تا حالا سابقه نداشته است."


انتشار روزنامه تهیه شده از وبلاگها در لندن

 

 
 

انتشار روزنامه جدیدی در لندن آغاز شده که مقالات آن تنها از وبلاگ‌ها گرفته می‌شوند. این نشریه که به‌طور رایگان در چهار ایستگاه زیرزمینی شهر لندن توزیع می‌شود، برای محتوا به وبلاگ‌نویسان پول پرداخت نمی‌کند و بانیان آن قصد دارند بودجه‌اش را از طریق تبلیغات تامین کنند. 

 
 

انتشار روزنامه جدیدی در لندن آغاز شده که مقالات آن تنها از وبلاگ‌ها گرفته می‌شوند.

به گزارش ایسنا، روزنامه Blogpaper دبیری نداشته و محتوای آن با رای وبلاگ‌نویسان انتخاب می‌شوند.

این نشریه که به‌طور رایگان در چهار ایستگاه زیرزمینی شهر لندن توزیع می‌شود، برای محتوا به وبلاگ‌نویسان پول پرداخت نمی‌کند و بانیان آن قصد دارند بودجه‌اش را از طریق تبلیغات تامین کنند.

در وب سایت این نشریه آمده است: هدف ما یکی کردن دو نوع رسانه متفاوت یعنی اینترنت و روزنامه است.


'روابط عمومی'ها را دست کم نگیریم

 

سید حسین طاهری

آنچه راقم این سطور را به تهیه این نوشتار ترغیب می کند، ضرورت بررسی میزان بهره گیری روابط عمومی ها از تکنولوژی مدرن اطلاع رسانی ضمن کنکاش در وضعیت کنونی آن ها است.

بر کارگزاران روابط عمومی پوشیده نیست که مباحث مرتبط با حوزه فعالیت آنها از قرن 17 میلادی مطرح شده و نخستین بارکه این واژه به صورت روابط عمومی کتباً نوشته شده، بر می گردد به سخنرانی‌ آقای توماس جفرسن رئیس‌جمهور آمریکا در کنگره سال 1807 میلادی.

البته ناگفته نماند که تا زمان جنگ جهانی، اداره‌ ای تحت عنوان روابط عمومی در سازمان‌ها وجود نداشته است.

روابط عمومی به مفهوم مدرن امروز آن از اوایل سال 1900 میلادی توسط ادوارد برنایز و ای وی لی معرفی شده است و توسعه سریع آن نیز بعد از حضور اینترنت و کاربردهای فناوری اطلاعات به وجود آمده است که پیش بینی می‌شود تا دو دهه دیگر که موج چهارم از تغییرات زندگی بشر در عصر مجازی 3 بعدی آغاز می‌شود، شاهد نوع جدیدتر و برجسته‌تری از روابط عمومی امروز باشیم.

در شرایطی روابط‌عمومی در جهان این مسیر را طی می‌کند که متأسفانه ما در بسیاری موارد در حوزه روابط‌عمومی سنتی باقی مانده و در آن درجا می زنیم.

هنوز که هنوز است بسیاری از مدیران از روابط‌عمومی برداشتی در حد الصاق اعلامیه تبریک و تسلیت و نهایتاً ارسال چند خبر به جراید دارند و لاغیر!

همین نگاه سطحی است که باعث شده در حوزه روابط‌عمومی طبق آمار موجود کارکنانی با رشته‌های تحصیلی بیشترغیر مرتبط به کار گرفته شوند.

در امتداد همین نگرش است که علی رغم مصوبه هایی در راستای حمایت از روابط عمومی،پاره‌ای از مدیران بی‌تفاوت از کنار این واحد استراتژیک می‌گذرند و اگر توجهی هم می کنند معمولادر جهت تحقق اهداف درون سازمانی است و نه در راستای ایفای نقش و انجام رسالتی که روابط عمومی درعرصه ملی و بین المللی برای سازمان متبوع خود می تواند داشته باشد.

متأسفانه در شرایطی ما گرفتار نگرش‌های قدیمی و غفلت از ظرفیت های بالا و تأثیرگذار روابط عمومی هستیم که "...روابط عمومی هزاره سوم با بهره گیری از اینترنت نه فقط به عنوان یک کانال توزیع محتوا که در قالب یک بستر برای فعالیت، همکاری، نشر، اشتراک گذاری و نوآوری در حال توسعه و رشد است...."(1)

"...تار جهان گستر یا به اختصار "وب" که برای نخستین بار در سال 1990 میلادی توسط یکی از صاحب‌نظران فناوری اطلاعات مطرح گردید، بستر توسعه خلاقیت و نوآوری جهان حاضر در بسیاری از زمینه‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی وحتی سیاسی شده است و هر روز پدیده جدیدی را در زندگی انسان هزاره سوم به ارمغان می آورد..."(2)

"وب دو" که امروز نقش اساسی در پیدایش و توسعه "روابط عمومی 2" ایفا می‌کند، نمونه توسعه یافته وب سنتی است که از سال 2004 میلادی مطرح شده و با ابزارهای کارایی که دارد، هر روز سیستم هایی از جامعه را که با اجتماع سر و کار دارند، تحت تأثیر قرار می دهد. "وب دو" یک قدم انقلابی رو به جلو است که نه تنها شامل چگونگی نمایش صفحات وب است بلکه روشی برای تعامل وسبکی برای توسعه دنیای وب می‌باشد...(3)

...امروز شبکه های اجتماعی مانند تویتر، یوتیوپ، کلام، مای اسیپس و فیس بوک که به سرعت در جهان در حال توسعه می باشند در خدمت روابط عمومی الکتریکی و هزاره سوم قرار دارند...(4)

تنها با آشنایی و به کارگیری این پدیده‌های جدید است که می توان روابط عمومی‌های سنتی را به سوی "روابط عمومی 2" هدایت کرد.

نگاهی به وضعیت روابط عمومی در دستگاه‌های اجرایی و به موازات آن بررسی حرکتی که روابط عمومی در جهان در ادامه اقدامات قبلی خود آغاز کرده است ما را با این واقعیت تلخ آشنا می‌کند که شوربختانه چیزی غیر ازعقب افتادن از ماشین پر سرعت ارتباطات و اطلاع رسانی در جهان نیست.

اخیراً شنیدیم رهبری معظم انقلاب فرمودند گلایه دارند که چرا رسانه ملی نتوانسته انتظارات وکارهای بسیار ارزشمندی که ظرف 4 سال گذشته انجام گرفته است را به نحو احسن به تصویر کشیده و هنرمندانه به اطلاع مردم برساند.

بی تردید در این نا سپاسی که نا خود آگاه نسبت به اعلام انجازات دولت نهم صورت گرفته است علاه بر رسانه ملی، روابط عمومی‌‌ها نیز بخشی ازبار مسئولیت اتفاق افتاده را به عهده دارند.

اتفاقی که دلایل آن برمی‌گردد به جمود روابط عمومی ها و عدم استفاده آن ها از امکانات و سیع و پیشرفته دردو حوزه اطلاعات و ارتباطات. جمودی که نتیجه آن این خواهد شد که کارهای انجام شده در افکار عمومی مغفول واقع شود و غول اطلاع رسانی استکباری با امکانات گسترده ای که در اختیار دارد به شکل دهی و قالب‌ریزی اذهان در راستای اهداف خود آن گونه که می خواهد بپردازد.

هر چند پرداختن به این موضوع نیاز به مجالی دیگر دارد اما آنچه لازم است درخاتمه این نوشتار ولو به اختصار بر‌آن تأکید کنیم این است که:

1- روابط عمومی ها باید پوست انداخته و از جلد روابط عمومی سنتی بیرون آیند، با مباحث "روابط عمومی1" مانند اینترنت، اینترانت، اکسترانت، اگر آشنا نیستند آشنا شوند و آنگاه با حرکتی جهشی خود را به عرصه پیشرفته "روابط عمومی2"‌ برسانند.

2- در عصر جنبش نرم افزاری و در روزگار براندازی نرم، دانش نرم افزاری مدرن و داشتن امکانات سخت افزاری و بهره گرفتن از نیروی انسانی متخصص درعرصه روابط عمومی2 ضرورتی است اجتناب ناپذیر.

3- روابط عمومی ها باید ضمن حرکتی فراگیر و هماهنگ با روابط عمومی عصر نوین، ابزار و فن‌آوری‌ نوین دریافت و ارسال اطلاعات را تدارک دیده و برای کاربران خود به اشتراک بگذارند. آن وقت است که مشارکت مردم در جهت پیشرفت سازمان و همدلی و همراهی با دولت به سامان خواهد شد.

مآخذ:

(1) - صفحه 63مجموعه مقالات اولین همایش بین المللی روابط عمومی2
(2) – ماخذ قبلی
(3) – ماخذ قبلی
(4) - صفحه 62 مجموعه مقالات اولین همایش بین المللی روابط عمومی2 منبع سایت رجانیوز


دیگر وقتی سپیده را ببینم به یاد استاد خال می افتم!

داستان از انجا شروع شد که خیلی وقت بود سینما نرفته بودم تا سرانجام این اتفاق افتاد.قبل از اینکه به فیلم بپردازم به کسانی که فیلم را نگاه کردن می پردازم .تماشاچیان کتاب قانون سه دسته بودند گروه اول از این رویداد واقعی چیزی که به یادشان ماندسالن بزرگ تاریک و پرده سفید بزرگ بود که کم بودند.گروه دوم که کم هم نیستند پفک و چی توز و خندهای طاهری  را،واما گروه سوم که بحث ما روی این گروه ست.کتاب قانون چه می گفت:شاید کمی شبیه  الی فرهادی بود ولی خالی از کلیشه های ایرانی نبود همان بیان معضلات اجتماعی بود  که    در باره دروغ و چرای ان می گفت .کتاب قانون می توانست بر عکس باشد  چیزی  که نزدیک بود در فیلم اتفاق بیافتد امنه از امنه بودن پشیمان شود .چرا،ایا همین رفتارها باعث شده که الان خیلی ها در ایران از ژولیت خوششان می ایید نه امنه بودند.تازه اگر کسی هم بخواهد امنه باشد چه تضمینی وجود دارد که رفتار ما با او و خودمان او را از امنه بودند پشیمان نکند.چرا در لبنان دو روی کمتر است در حالی که کشور هیجده فرقه ای با بیشترین رسانه های خاورمیانه !نفاق ،تظاهر ، دروغ کمتر است با حجاب واقعا حجاب دارد.بی حجاب هم مرام و مسلک خود را دارد ولی در ایران چی _نکته دیگر در فیلم ژولیت هم مرد هم زن در دو حالت  در دو کشور وجود دارد ..................................راستی کتاب قانون ما با انها یکی ست ولی عمل به ان چه؟    


تدوین قانون جدید تبلیغات در ایران

    نظر
تدوین قانون جدید تبلیغات در ایران

مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد، از تهیه و تدوین قانون جدید تبلیغات در کشور خبر داد.

به گزارش شبکه خبر، "علی رضا کریمی" امروز در کارگاه آموزشی تبلیغات بازرگانی در شهرکرد افزود: قانون تبلیغات کشور در سال 58 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید، که دارای کمی ها و کاستی هایی نیز بود.

وی تصریح کرد: قانون جدید تبلیغات در کشور، پس از ماه ها بحث و تبادل نظر و انجام کار کارشناسی در کارگروه های مستقل با حضور دکتر "اسماعیلی" عضو حقوقدانان شورای نگهبان، پس از سه بار ویرایش تدوین و تقدیم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد.

کریمی افزود: این قانون برای اجرایی شدن و تصویب نهایی یا به صحن مجلس شورای اسلامی یا به شورای عالی انقلاب فرهنگی می رود.

وی گفت: با تصویب این قانون، امور تبلیغات در همه سطوح کشور ساماندهی می شود.

مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: ویژگی این قانون فعال تر شدن کانون های تبلیغاتی و نظارت بر فعالیت های تبلیغاتی در کشور است.

کریمی افزود: نظارت بر کانون های تبلیغاتی نیز به عهده خودشان، کانون های تبلیغاتی و اتاق های فکر در کار تبلیغاتی خواهد بود.

وی تصریح کرد: در این قانون هرگونه تبلیغ محیطی، صوتی، شنیداری، دیداری، مکتوب و اینترنتی باید با مجوز و بر اساس قانون تبلیغات انجام شود.

مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد گفت: امور فرهنگ عمومی جامعه باید با نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تبلیغات نیز باید بر اساس قانون باشد.

وی افزود: شمول آن هم برای همه رسانه های فعال در کار تبلیغات ضروریست.

کریمی گفت: در بخش نیازمندی ها و آگهی های تبلیغاتی نیز، کارگروهی در این باره تشکیل و تصمیمات مطلوبی اتخاذ خواهد شد و نظارت بر تبلیغات نیز جامع و کامل خواهد بود.

وی گفت: تعرفه تبلیغات براساس کیفیت روزنامه ها، به شمارگان چاپ، شیوه انتشار، مکان، زمان و عوامل مختلف بستگی دارد.

کریمی تصریح کرد: پخش تبلیغات هنگام اکران فیلم های سینمایی و میان فیلم، باید از سوی کانون های تبلیغاتی براساس قانون و آئین نامه ها انجام شود.

به گفته وی،اکنون بیش از چهار هزار و 852 کانون تبلیغاتی در 30 استان کشور فعال است که در دولت نهم این کانون ها رشد 120 درصدی داشت .

کریمی در باره پخش آگهی تبلیغاتی از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان نیز گفت: با هرگونه تبلیغات کالاها از سوی رسانه های فارسی زبان دشمنان انقلاب اسلامی برخورد می شود و واگذاری تبلیغات به این شبکه های غیر مجاز، تخلف از قانون تبلیغات است.